. الهی لا تکلنی الی نفسی طرفه عین ابدا. خدایا :مرا یک چشم بهم زدن به خودم وا مگذار سلام/ یه معلم که به عشق امام زمان(عج) سعی دارد با او درد ودل کند .شاید یه نگاهی هم به رخسار شرمنده ام بیندازد. باور کنیم هر چیزی که خدا آفریده زیباست و بجا .کاری نکنیم که خاطره ی بدی در اذهان دیگران بجا گذاریم . بیاییم در این دو روز عمر دلهاي بدونه كينه داشته باشيم .شاید فردایی در کار نباشد.بیاییم از ثانیه های زندگیمان درست استفاده کنیم. کاری نکنیم فردا حسرت امروز را بخوریم. دلهایتان مثل گل های بهاری شاداب و مانند برف زمستان قلبهایتان پاک و سفید باشد .در پناه خالق بی همتا.التماس ودعا
آموزشهای دورهی پیش از دبستان، پیش نیاز آموزشهای سال اول دبستان است و ارزش و اهمیت بسیار دارد. دورهی پیش از دبستان آغاز زندگی اجتماعی کودک و زمان آمادهسازی وی برای زندگی اجتماعی آینده است تمامی مهارتهای دستی، مهارتهای کلامی و ارتباطی و مفاهیم پایه نقش بسیار مهمی در موفقیت کودک در سال اول دبستان دارند. مربیان موفق دلسوزانه به تمامی جنبههای رشد کودک توجه میکند و در جهت پرورش همهی جنبههای رشد او قدم برمی دارد. با توجه به ارزش و اهمیت دورهی پیش از دبستان و نقش بسیار مهم مربیان دراین دوره، به بیان ویژگیهای مربیان موفق خواهیم پرداخت.
آدرس کانال وگروه مراسم آغازین ..همکاران ودوستان عزیز استفاده نمائید
https://t.me/marasemagazin
https://t.me/joinchat/AAAAAEJw1HzHqq427q3u1Q
ماه شعبان بر همگان مبارکباد
بخش اول : ارزش و فضليت انتظار فرج
بخش دوّم: شخصّيت منتظران حضرت مهدى (عج)
بخش سوم : انتظار و منتظر در فرهنگ اسلامى
بخش چهارم : وظايف زمان انتظار
خدایا؛
تو را به مناسبتهای عزیز این ماه گرامی قسم میدهیم؛
این ماه را بر تمام شیعیان جهان، مبارک و پر خیر و برکت قرار بده،
و در ظهور ارباب و مولای ما؛ امام زمان(عج) تعجیل بفرما،
و به ما توفیق بهره بردن از فضایل این ماه عنایت فرما،
و تمام مریضها را به حرمت این ماه شفا بده،
و مشکلات و گرفتاری تمام شیعیان را برطرف بفرما.
آمین ربّ العالمین.
شادی در نگاه قرآن
در نگاه قرآنی، مراحل متعالی و برتری از کمال وجود دارد ، این مراتب از کمال با بهجت و سروری نامتناهی و بیکران همراه است ، از طرفی انسان نیز موجودی است که شایسته این شادی و رضایت و خشنودی میباشد ، لذا انسان سعید که سرور و شادی همیشگی و مستمر دارد هرگز به شادی مقطعی و گذرا دلخوش نبوده و بسنده نمیکند.
مشخصه شادی مستمر و سعادت حقیقی این است که دائمی بوده و برای آن کرانه ای نمیتوان تصور کرد ، حال آن که شادیهای گذرا ، محدود به یک مقطع بوده حضوری غیردائم و لحظه ای داشته و بعضاً به حالت مقابل خود، یعنی غم واندوه مبدل میگردد.
مطابق تعابیر دینی جایگاه شادیهای طبیعی و دنیوی که با لذات مادی و محسوس همراهند در زندگی مادی است و جایگاه شادیهای معنوی و اخروی در بهشت های مختلفی است که در طول یکدیگر قرار داشته و برترین آنها در عالیترین بهشت ما یعنی جنت رضوان الهی، همان بهشتی که خداوند سبحان در آن حضور داشته و زیبایی و جمال خود را در آن آشکار ساخته است، جای دارد.
قرآن کریم ، در مورد شادی که احساسی ضروری برای انسانها محسوب میشود مطالب بسیاری بیان نموده است.
تعابیر این کتاب مقدس با شادیهای دنیوی مخالف نیست، بلکه مهم نوع شادی است، شادیهایی که لطمه به دیگران میزند و یا دارای قبح اخلاقی و مذهبی میباشد و در تضییع حقوق خداوند، خود فرد و سایر افراد نقش دارد ، در نظر قرآن کریم نکوهیده و دارای عذاب اخروی میباشد. اما شادی برای تفریح در صورتی که قبح اخلاقی نداشته باشد در نظر قرآن کریم اشکالی ندارد.
گشت و گذار در طبیعت و مشاهده نعمتهای زیبای خداوند موجب شادی و آرامش درونی میشود وانسان را از حالت غم و افسردگی رها میسازد که علاوه بر درک تجربی، این مطلب در بسیاری از آیات قرآن بیان شده است .
راهکارهای مناسب جهت شاداب سازی در مدارس
- تبادل تجربیات موفق مدیران در رابطه با شادسازی مدارس
- تغییر در وضعیت فیزیکی مدارس و توجه به نیازهای دانش آموزان و تنوع برنامه ها
- توجه جدی به امور معیشتی و رفاهی معلمان به منظور حضور شاداب تر آن ها در مدارس
- بها دادن به دانش آموزان شاداب و پر تحرک و کنجکاو و پرسشگر
- ایجاد فضای سبز و استفاده از رنگ های شاد و جذاب در محیط مدرسه
- شناسایی افراد خلاق و تشویق آنان در زمینه تغییر و اصلاح مدارس
- ایجاد انگیزه و ترغیب مدیران جهت مطالعه در رابطه با شادی و جایگاه آن در تعلیم و تربیت
- توجه به زیبا سازی مدارس
- توجه به وضعیت بهداشت محیط مدرسه
- ایجاد فضای مناسب برای تفریحات سالم دانش آموزان
- توجه به نیازهای عاطفی – روحی – روانی دانش آموزان
- مشارکت دانش آموزان در اداره مدرسه
- استفاده از تابلو ها و پیام های بهداشتی شاد و شعر های شادی آفرین
- تهیه امکانات و مکان هایی ورزشی در داخل مدرسه و خارج از مدرسه
- برگزاری جشن ها به مناسبت های مذهبی و اعیاد ملی با کمک دانش آموزان
- برگزاری مسابقات ورزشی – تفریحی – علمی در بین مدارس و بین دانش آموزان
- برگزاری نمایشگاه دست سازه ها – آثار – نقاشی – شعر – خط – مسابقه قرآن بصورت گروهی
- دعوت از افراد محبوب و موفق دانش آموزان برجسته مثل هنرمندان – اساتید – ورزشکاران
- اجرای برنامه های صبحگاهی با نشاط و پر بار – همراه با سرود دسته جمعی – تئاتر و نمایشنامه
- استفاده از مشاوران مجرب و دلسوز برای حل مشکلات تحصیلی و تربیتی دانش آموزان و برقراری ارتباط
- نمایش فیلم و تئاتر نمایش های عروسکی – موسیقی زنده مورد علاقه دانش آموزان
- بردن دانش آموزان به موزه – تئاتر – سینما - پارک – اردوگاه – با کمک اولیا مدرسه و خانه
- تشکیل نمایشگاه کتاب
- افزایش زنگ های تفریح ( برقراری مقررات انعطاف پذیر با ویژگی های سنی دانش آموزان)
- برگزاری مسافرت ها و اردو های تفریحی – سیاحتی با همکاری و نظارت اولیا
- تشکیل گروه های درسی با حضور فعال دانش آموزان
- کنترل عوامل بازدارنده نشاط و تقویت عوامل تسهیل دهنده
- جلوگیری از هر نوع برخورد لفظی و بی احترامی به دانش آموزان
- ممنوعیت جدی هر گونه تنبیه بدنی
- پر بار شدن ساعات ورزش
- پذیرایی در اعیاد و مناسبت های مذهبی و غیر مذهبی
- استفاده از کتابخانه مناسب – نمازخانه تمیز و جذاب – و تلاوت قرآن برای آرامش دانش آموزان
- توجه به وسایل صوتی و تصویری در مدارس مخصوصا کامپیوتر
سلام به دوستان خوبم ، این پست مخصوص بچه های دهه شصت هست
از اونجا که خودم متولد سال 66 هستم این دوران رو پشت سر گذاشتم(از قول دهه شصتی البته نه من)
دورانی که خاطرات کودکی ، خاطرات دوران مدرسه ، بازی های اون دوران
با اون امکانات کم و جمعیت زیاد هم سن و سال خودمون برای ما خیلی دوست داشتنی بود
فکر نمیکنم بچه های این زمانه با این امکانات رفاهی ، لذتی که ما توی بچگیمون میبردیم رو
تجربه کرده باشن ، همیشه خاطرات دوران کودکی برام جالب بود ، خاطراتی که برای همه مشترک
بود و همیشه با اون ها سروکله میزدیم ، یادش بخیر ، واقعا خوش بودیم . . .
شما یادتون نمیاد !
تعداد صفحات : 5
كارشناس فرهنگي هنري وافتخار معاون پرورشی مدارس مجری برنامه ها ومناسبتهای مدارس اجرای جنگ وفریا د شادی ها مدارس فریاد شادیهای ، اجرای جنگ، صبحگاه مدرسه بهترین چاشنی و خلاقیت مربی است
مادرم در آخرین لحظاتی که خدمتشان رسیدم، همیشه آن حال و هوای ارادت به چهارده معصوم را داشت و در همان حال که سکته کرده بود، دکتر را خبر کردیم. دکتر مشغول گرفتن نوار شد و وقتی خواست برود متاسفانه مادرم سکته دیگری کرد. من به دکتر آن را اعلام کردم. دکتر خطاب به من گفت: «فردی که این گونه سکته کند کمتر زنده خواهد ماند!» به هر حال دکتر راهی شد و من خدمت مادر برگشتم و به ایشان عرض کردم، شما آرزویتان چیست؟ ایشان گفت آرزوی من این است که یک بار دیگر حضرت رضا (ع) را زیارت کنم. و این نکته را هم بگویم که راه رفتن ایشان خیلی سخت بود و حال خوبی نداشت و من دو بازوی مادر را میگرفتم تا بتواند یواش یواش حرکت کند. با هواپیما به سمت مشهد رفتیم. نمیدانم در ایام تولد حضرت رضا(ع) بود یا شهادت، حرم خیلی شلوغ بود. وارد شدن به حرم هم یقیناً مشکل و حتی برای مادرم غیرممکن بود، گفتم مادرجان! از همین جا سلام بدهی زیارت است. گفت: «ما قدیمیها تا ضریح را نبوسیم، به دلمان نمیچسبد» گفتم: دل چسبیاش به این است که حضرت جواب بدهد. هرچه کردم دیدم مادر قبول نمیکند. خلاصه بازوی مادر را گرفته بودم و همین طور به سمت ضریح حرکت میکردیم؛ در همین حال دیدم که حال شعر برایم فراهم شد، من تمام توجهام را به شعر و الهامی که عنایت شده بود دادم، دیدم زبان حال مادرم است نه زبان حال من! و شعر تا «تخلص» رسید. وقتی شعر به «تخلص» رسید دیدم مادرم با آن ازدحام که آدم سالم نمیتواست برود. خودش را به ضریح رسانده بود و داشت ضریح را میبوسید و من هم ضریح را بوسیدم و این شعر در حقیقت زبان حال مادرم در آخرین لحظات عمرش است.
شعر کامل به شرح زیر است:
" loop="-1" >